.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
زندگينامه شهيد ميرحسين موسوی+عكس
زندگينامه شهيد ميرحسين موسوی+عكس

شهید میر حسین موسوی در سال ۱۳۴۴ در روستای مال میر از توابع بندر دیلم در میان خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. بهار عمر این سرباز رشید بعد از گذشت ۶ سال شتابان، او را در محیط و کانون گرم خانواده روستائی و از میان اجتماعی از خیل پا برهنه ها روانه مدرسه نمود تا در فضای فرهنگ اجتماعات آنچنان راهی انتخاب کند که تفکرش او را بدین فوز عظیم دلالت نماید، پس از گذران دوران ابتدائی در مدرسه زادگاهش ، تحصیلات را در مدرسه راهنمائی بندر امام حسن ادامه داد. او پدر خویش را در کسب درآمد و مایحتاج خانواده مساعدت می نمود با به عضویت درآمدن در بسیج امام حسن جهت اولین ماموریت خود به جبهه ابادان اعزام شد. او شوق،لذت وعلاقه بی تشبیهی داشت تا به خیل رزمندگان خدا جوی ملحق گردد و کمال یقین، معنویت و عرفان را لمس کند و به آن عمل نماید.شهید بزرگوارطبق سنت رسول اکرم (ص)و مقید به صله رحم با دختر عمه خود ازدواج وکانون زندگی جدیدی را شروع نمود و بلافاصله بعد از ازدواج جهت خدمت به دین و قران و سنت پیامبر انچنان که وظیفه شرعی اش حکم می نمود برای ادامه راه اسلام و رهبر بزگوارش که هدف آن استمرار حکومت عدل انبیاء و ائمه بوده عضویت کمیته انقلاب اسلامی شهرستان بندر گناوه را پذیرفت و تعهد اخلاقی و ایمانی که او را بدان راه ثوق می داد باعث شد یک لحظه غفلت نورزد و شب روز در تلاش باشد. او بنا به تربیت صحیحی که در خانواده از ان بهره مند شده بود چه در مدرسه، چه در محیط خانواده و در میان اجتماع مخصوصا بعد از حضور در ارگانهای انقلابی رفتار بسیار مسامح و متین و خدا پسندانه خود را بروز داد چنان چه هیچ تنابنده ای از ایشان ازرده خاطره نشد و زبانزد همگان گشت. شهید بزگوار بعد از 4 ماه خدمت در کمیته، سرانجام به خدمت مقدس سر بازی اعزام گردید و برابر وظیفه محوله در تهران مسئولیت امنیت اسیران عراقی را به عهده داشت و دوباره جهت حراست و حفاظت به بخش زندان اسیران در شهرستان اراک مامور گردید که این ماموریت ها به نحو احسن انجام داد و باز در این مدت ایشان را جهت دوره کماندوئی به تهران فرا خواندند و بعد از موفقیت چشمگیر، خالصانه برای لقاء معبود خود که تنها در میان شط سرخ خون وشهادت انتظارش را می کشید جامه عمل پوشانید وجهت مصاف با دشمنان خدا ودین حنیف به جبهه اعزام شد. هل من ناصر ینصرنی سید الشهدا مظلوم را لبیک گفت ودر جوار رحمت پروردگار زندگی جاودانه ای را بنیان گذارد و با گذشت 2 ماه ایثار و مقاومت دلاورانه و رشادت حسین وار در عملیات فکه، شرهانی ، در مورخه 19/2/1365 بسان مولایش امام حسین سرور جانان به معراج ملکوتی عروج کرد و به درجه رفیع شهادت نائل گردید راهش پررهرو و یادش گرام و نامش جاویدان باد.

انکس که تورا شناخت جان را چه کند فرزند عیال و خاندان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

اری دیدیم که شهید بزرگوار، قبل از دیدن فرزند و بهار زندگیش، و قبل از اینکه طعم حیات وایام شباب را ببیند،خدا را شناخت و همه چیز را با خدا معامله نمود، با زندگی،همسر و والدین وداع کرد و بسوی معبود شتافت و خداوند انشاءالله جمیع شیعیان،عاشقان و خاندان علی (ع) را به ساحت این شهید مظلوم راهگشا باشد. آمین

قسمتی از وصیتنامه شهید

پدر عزیزم خیال شما راحت باشد که تا اخرین قطره خون از انقلاب و خط رهبری امام دفاع خواهم کرد و دوران مقدس سربازی را به امید خداوند متعال به پایان برسانم که ادای دین کرده باشم و من اگر هیچ کاری را درست و به نحوء احسن در خانه انجام نداده ام اما به حکم وظیفه و تعهد اخلاقی این سربازی را به امید خداوند به پایان می رسانم و به اغوش گرم خانواده بر میگردم تا فعالیتم را در رابطه با انجام وظیفه به مردم محروم ادامه دهم، خوشحالم از اینکه بهار عمرم در میان لاله های خونین منطقه گرم و خونبار جنوب وطنم در جبهه و همراه با جانبازان وسربازان اسلام سپری میگردد و با عزمی راسخ و اراده ای منتهی به یقین تا اخرین قطره خون و واپسین نفس واخرین فشنگ به مصاف با جنود شیطان، پا برجا،مقاوم و به قامتی به بلندی افتاب خواهم ایستاد.

مادر جان پس از شهادت من از اینکه سنگینی سنگی را بر جسدم تحمل کنم ناراحت نباش چون من سالها برروی سنگها خوابیده ام چه می شود سالی چند سنگ بر روی سینه من سنگینی کند من از شما خواهش دارم که از سنگ جسد من خواهش کنید که تابوت مرا ناراحت نکند چونکه تابوت من عصاره سر گشته جلد کتاب بال و پر شکسته من است. مادر عزیزم در یک روز سرد زمستان بیا بالای قبرم و برفهای قبرم را کنار بزن و بدنم را بیرون بیاورو قلبم را بشکاف در ان بنگر که با خط درشتی نوشته است مادر دوست دارم وفراموشت نخواهم کرد مادر.

مادر عزیزم شمع سوزان توام اینگونه خاموشم نکن در غریبی رفته ام هرگز فراموشم

نکن به امید زیارت کربلا برادر شما میرحسین موسوي
منبع:
جانا


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

امراله 17 دي 1388
این کجا و آن والا مقام کجا !
نا شناس 17 دي 1388
خداوند هردوشان رابیامرزد . انشاالله .

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.071 seconds.